در نیمهی دوم قرن چهارم هـ.ق/ دهم، م، گروهی فیلسوف مسلمان که اکثر آنان ایرانی بودند، انجمنی به نام «اخوان الصفا» در بصره به صورت محرمانه تشکیل دادند. هدف آنها این بود که به کمک فلسفه، شریعت حقه را از آلایش اوهام و خرافات شستشو دهند، و به اهدافی چون: شناخت خدای متعال، وحدت هستی و کشف اسرار کائنات دست یابند. در تحقق هدف خود تعلیم و ...
بیشتر
در نیمهی دوم قرن چهارم هـ.ق/ دهم، م، گروهی فیلسوف مسلمان که اکثر آنان ایرانی بودند، انجمنی به نام «اخوان الصفا» در بصره به صورت محرمانه تشکیل دادند. هدف آنها این بود که به کمک فلسفه، شریعت حقه را از آلایش اوهام و خرافات شستشو دهند، و به اهدافی چون: شناخت خدای متعال، وحدت هستی و کشف اسرار کائنات دست یابند. در تحقق هدف خود تعلیم و تربیت افراد، به ویژه جوانان را مورد توجه قرار دادند و برنامه آموزشی– تربیتی تنظیم نمودند. طبق این برنامه پنجاه و یک رسالهی آموزشی و درسی در پنجاه حکمت (ریاضی و منطق، علوم طبیعی، مابعدالطبیعه و مسایل کلامی و تطبیقی) نگاشتند. به تربیت استاد همت گماردند و در بلاد مختلف به اجرای برنامهی خود پرداختند. در این مقاله چگونگی فلسفهی تربیتی این انجمن مورد بررسی و ارایه قرار گرفته است. در این پژوهش بیان شده است که آراء تربیتی این انجمن دربرگیرندهی نظریاتی است که از قرن بیستم به بعد مورد شناخت و توجه فلاسفه و مربیان بزرگ قرار گرفته است. آشنایی با آراء آنان در اصلاح وضع کنونی آموزش و پرورش میتواند مفید واقع گردد. البته نقاط ضعفی هم در نظریههای آنان وجود داشته است که بیان شدهاند.